تصویر گاه هزار و دویست
از دو روز پیش که فرشته زنگ زد و گفت قطع امید کرده اند بیایید ببینیدش.از دو روز پیش که خواهر و برادرم رفتند بالای سرش برای خداحافظی و گریه و زاری کردند و من به جای بالای سرش رفتن مدارک پزشکی بدست توی مطب دکترها می چرخیدم تا دیروز ظهر که فرشته گفت کد۹۹ اعلام کرده اند چشم های پدرم توی قاب عکس وسط حال یک شیطنت خاصی دارد.یک شیطنتی که توی این بیست و یک سال بعداز رفتنش هرگز در چشمانش ندیده بودم.
یادش به خیر مادرم!
از پیش
در جهد بود دایم، تا پایهکَن کند
دیوارِ اندُهی که، یقین داشت
در دلم
مرگش به جای خالیاش احداث میکند. ــ
خندید و
آنچنان که تو گفتی من نیستم مخاطبِ او
گفت:
ــ میدانی؟
این جور وقتهاست
که مرگ، زلّه، در نهایتِ نفرت
از پوچیِ وظیفهی شرمآورش
ملال
احساس میکند!
#احمد_شاملو
عاشق که می شوی