تصویرگاه هشتصد و شانزده
مست نیستم آقا
برای چیدنِ گُل هم نیامده بودم.
فقط داشتم میگذشتم، که کسی دستاَم را گرفت.
گفت: داخل شو! ...
و حالا سالهاستْ درِ باغ را پیدا نمیکنم!
پ.ن:من بودم آقا ...مست بودم
+ نوشته شده در پنجشنبه ۱۶ مرداد ۱۳۹۹ ساعت 17:11 توسط میم.ر
|