تصویرگاه چهارصد و سی و یک
رمز شبان درد شعر من است
گفتی :
گل در ميان دستت می پژمرد
گفتم :
خواب
در چشمهايمان به شهادت رسيده است
گفتي كه :
خوبترينی
آری ، خوبم
آرامگاه حافظم
شعر ترم
تاج سه ترك عرفانم
درويشم
خاكم
آينه دار رابطه ام ، بنشين
بنشين ، كنار حادثه بنشين
ياد مرا به خاطره بسپار
اما
نام مرا
بر لب مبند كه مسموم ميشوی
من داغ ديده ام
+ نوشته شده در جمعه ۷ اردیبهشت ۱۳۹۷ ساعت 18:28 توسط میم.ر
|