همچون زخمی
همه عُمر
خونابه چکنده
همچون زخمی
همه عُمر
به دردی خشک تپنده،
به نعره ‌ای
چشم بر جهان گشوده
به نفرتی
از خود شونده، ــ


غیاب بزرگ چنین بود
سرگذشت ویرانه چنین بود.