یه چند وقتیه با تمرین زیاد موفق شدم وقتایی که عصبانی هستم سکوت کنم و چیزی نگم که کسی آزرده نشه تا عصبانیتم کم بشه و بعد بتونم با آرامش حرفمو بزن هرچند شاید خیلی ها موافق نباشن اما خودم بهتر از هر کسی می دونم که چقدر موفق بودم یا نه ...الان از اون لحظه هاست که خیلی عصبانیم اینقدر که نه قرص های ارامبخشم اثر می کنند و نه قرص های خوابم و دارم با سلول سلول تنم می‌جنگم که چون خیلی عصبانی ام چیزی نگم .الان دقیقا از شدت عصبانیت صدای آریتمی قلبم رو وسط مغزم می شنوم ولی ...ولی...بگذریم.

این پست با احترام به همه ی بی شعوری های خودم تقدیم می شود به هرکسی که پیش از آنکه اتفاق بیفتد بازی را می بازد.

به قول سعدی تا خرمنت نسوزد احوال ما ندانی...