سپیده که سر بزند از خودت می پرسی

به چه می اندیشیدی ؟

پاسخ ساده است

به تصویری از دردی لاعلاج

باز می پرسی

خب...نتیجه چه بود ؟

و روشنایی با پوزخندی رقت بارتر از همیشه می گوید

یک هیچ بزرگ در پس پشت

بقیه هیچ های شب های دگر