سايه ها،

زير درختان، در غروب سبز می گريند.

شاخه ها چشم انتظار سرگذشت ابر،

و آسمان،

چون من، غبار آلود دلگیری.

باد، بوي خاکِ باران‌خورده می آرد.

سبزه ها در راهگذار شب پريشانند.

آه، اكنون بر كدامين دشت می بارد؟

باغ، حسرتناکِ بارانی ست،

چون دل من

در هوای گريه‌ٔ سيری