دوزخی کیشی بهشتی روی و مد           آهو چشمی حلقه زلفی لاله خد
سلسه جعدی بنفشه عارضی کش سیاوش اندر و پرویز جد
لب چنان کز خامهٔ نقاش چین برچکد از سیم بر شنگرف مد
گر ببخشد حسن خود بر زنگیان ترک را بی‌شک ز زنگ آید حسد
بینیی چون تارک ابریشمین بسته بر تارک ز ابریشم عقد
از فروسو گنج و از برسو بهشت سوزنی سیمین میان هر دو حد