تصویرگاه پانصد و شصت و شش
…نشست تو ماشین
دستاش می لرزید
بخاری رو روشن کردم،
گفت: ماشینت بوی دریا میده
گفتم: ماهی خریده بودم!
گفت: ماهیمرده که بوی دریا نمیده!
گفتم: هر چیزی موقع مرگ بوی اونجایی رو میده که دلتنگش می شده…
گفت: من بمیرم، بوی تورو میدم؟
+ نوشته شده در شنبه ۱۶ آذر ۱۳۹۸ ساعت 23:46 توسط میم.ر
|
عاشق که می شوی