کمر کُردی و مو هندی و گونه سیب لبنانی
دو چشمت ژاپنی اما، لبت خشخاش افغانی

بلورین گردنت چینی، تراشِ پیکرت رومی
شمیمِ عطرِ پیراهن، گلاب اصل کاشانی

کدامین مردِ نقاشی بدینسان کرده زیبایت
نگو (مانی و پیکاسو)، کمال‌الملک ایرانی

خمِ رنگین کمان ابرو، خط و خالت تَنِ آهو
تو پاخورده‌ترین فرشِ نفیسِ شهر کرمانی

به چشم مست خود هرگز ندیدم چون تو در دنیا
چنان زیبا و مه‌رویی، به حورالعین می‌مانی

غزالی تیز پایی شوخ شنگی، نازِ چشمانت
به چالش می کشی آخر، پلنگ و ببر ایرانی

حلولِ ماه-پیشانی، رُخَت خورشید نورانی
بهارِ خنده ات سرلوحه‌ی تقویم سریانی

مده این‌گونه گیسویت به دستِ بادِ بد آهنگ
دو تاری، نازشصتِ دستِ استادی خراسانی

به هر غمزه که می آیی، تلاطم می‌کنی دل را
بریدی بند بندِ سینه را، چاقوی زنجانی

به سرخی رنگ لب‌های تو معنا داده تاریخ را
جه‍ان مبهوتِ اندامت، و من مصراع فوقانی

دچارِ ضعف ایمانم، به آیینِ تو دل بستم
و همواره رها گشتم، من از دینِ مسلمانی

کسی دل را نسوزاند برای یوسفِ بی‌دین
اگر خود را به دار آویخت در این مصراع پایانی


‎‌‌‌‌‌‌ ‌