«آدمی
اسمِ فرصت است بر ماسههای ماه.
پیشگویِ پیر... میگوید:
تنهایی حسِ تشنهٔ باران است به تابستان،
خاصه مقابلِ مَرزن
به خوابِ شمال.
سردت نیست؟!
بفرما کنار سنگچین روشنِ رؤیا !
همه ما اهلِ همین حوالی غمگینیم،
نگران آسمان اخمکردهٔ بیکبوتر نباش
فردا حتما باران خواهد آمد.
+ نوشته شده در سه شنبه ۹ خرداد ۱۴۰۲ ساعت 13:54 توسط میم.ر
|