دل ببر با خنده‌هایت، گل بریز از دامنت
زندگی گل می‌دهد در لحظه‌ی خندیدنت

گیسوانت قطعه‌ای از تک‌نوازی‌های باد
حسّ و حالی تازه می‌گیرد دلم از خرمنت

دکمه‌ی پیراهنت را باز کن تا بشکفند
غنچه‌های سر فرو برده به صحرای تنت

گرچه دنیا بر مدار بی‌وفایی‌های توست 
خسته‌ام از بی وفایی‌هایِ اینک با منت

باید از تو دست بردارم، دلت با دیگری‌ست
خانه‌ات آباد باد و سبز باشد گلشنت